با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Coroner

ˈkɔːrənər / / ˈkɑː- ˈkɒrənə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    coroners

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
پزشک قانونی
- According to the coroner's report ...
- طبق گزارش پزشک قانونی ...
- The coroner issued a burial certificate.
- پزشکی قانونی گواهی دفن صادر کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد coroner

  1. noun A public official who investigates by inquest any death not due to natural causes
    Synonyms: medical-examiner, md

ارجاع به لغت coroner

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «coroner» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/coroner

لغات نزدیک coroner

پیشنهاد بهبود معانی