با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Cough Up

ˈkɑːfˈəp kɒfʌp
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    coughed up
  • شکل سوم:

    coughed up
  • سوم شخص مفرد:

    coughs up
  • وجه وصفی حال:

    coughing up

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

phrasal verb
(به‌همراه سرفه) بالا آوردن
- The cat coughed up a hairball on the carpet.
- گربه یک گلوله مو را به‌همراه سرفه روی فرش بالا آورد.
- The doctor asked me to cough up some phlegm for testing.
- دکتر از من خواست برای آزمایش مقداری خلط بالا بیاورم.
phrasal verb verb - transitive informal
(پول یا اطلاعاتی را به اجبار) دادن، پرداختن، سلفیدن
- I had to cough up the money I owed for the concert tickets.
- مجبور شدم پولی را که برای بلیط کنسرت بدهکارم را به زور بدهم.
- It's time you coughed up the money you owe me.
- وقت آن است پولی را که به من بدهکاری را بپردازی.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت cough up

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cough up» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/cough-up

لغات نزدیک cough up

پیشنهاد بهبود معانی