امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Counteractive

ˌkaʊntəˈræktɪv ˌkaʊntəˈræktɪv
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
بی‌اثر کننده، خنثی‌کننده، دارای عمل متقابل

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد counteractive

  1. adjective nullifying
    Synonyms:
    checking countering interfering counter to counterproductive opposite
  1. noun relief
    Synonyms:
    cure preventive medicine remedy

ارجاع به لغت counteractive

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «counteractive» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/counteractive

لغات نزدیک counteractive

پیشنهاد بهبود معانی