با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Countercheck

American: ˈkæʊntəˌtʃek British: ˈkaʊntətʃek
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun adverb
جلوگیری، سرزنش و توبیخ متقابل، عقیم کردن، دفع کردن
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت countercheck

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «countercheck» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/countercheck

لغات نزدیک countercheck

پیشنهاد بهبود معانی