شکل جمع:
cousinsتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
نوهی عمو (یا دایی یا عمه یا خاله)
نوهی عمو (یا دایی یا عمه یا خاله)
فرزند پسرعمو (و غیره)، فرزند پسرعمو (و غیرهی) پدر یا مادر شخص
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «cousin» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/cousin