امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Cousin-german

    American: ˈkʌzənˈdʒɜrːmən British: ˈkʌzənˈdʒɜːmən
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    noun plural
    فرزند عمو یا دایی یا خاله یا عمه، پسر عمو (و غیره)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد cousin-german

    1. noun The child of your aunt or uncle
      Synonyms:
      cousin first-cousin full-cousin

    ارجاع به لغت cousin-german

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «cousin-german» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/cousin-german

    لغات نزدیک cousin-german

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return