گذشتهی ساده:
coveredشکل سوم:
coveredسومشخص مفرد:
coversوجه وصفی حال:
coveringشکل جمع:
coversتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
نهان کردن، (جنایت یا فساد و غیره را) سرپوش گذاشتن، افشا نکردن، پنهان کردن
در خفا، پنهانی
در پناه
در یک پاکت ساده
در یک بسته یا پاکت دیگر
از پناهگاه یا نهانگاه بیرون آمدن
(کتاب و مجله و غیره) از آغاز تا پایان
به جانپناه یا پناهگاه رفتن، پناه بردن به
don't judge a book by its cover
از روی ظاهر قضاوت نکن، نمیشه فقط از روی ظاهر قضاوت کرد (ما برون را ننگریم و قال را، ما درون را بنگریم و حال را)
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «cover» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/cover