با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Craftsmanship

ˈkræftsmənʃɪp ˈkrɑːftsmənʃɪp
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    craftsmanships

معنی‌ها

noun
هنروری، صنعت‌کاری، استادکاری، صنعتگری، دست ورزی، هنرپردازی
noun
استادی، مهارت، زبردستی، چیره‌دستی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد craftsmanship

  1. noun The technique, style, and quality of working
    Synonyms: work, workmanship, craft

ارجاع به لغت craftsmanship

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «craftsmanship» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/craftsmanship

لغات نزدیک craftsmanship

پیشنهاد بهبود معانی