با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Crone

kroʊn krəʊn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
پیرزن فرتوت، عجوزه
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد crone

  1. noun An ugly, frightening old woman
    Synonyms: hag, beldam, witch, biddy, old-woman, ugly, trot, beldame, woman

ارجاع به لغت crone

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «crone» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/crone

لغات نزدیک crone

پیشنهاد بهبود معانی