با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Crosspatch

ˈkrɒspæt͡ʃ ˈkrɒspæt͡ʃ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
آدم بدخو، بدخلق
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد crosspatch

  1. noun A bad-tempered person
    Synonyms: grouch, grump, crank, churl

ارجاع به لغت crosspatch

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «crosspatch» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/crosspatch

لغات نزدیک crosspatch

پیشنهاد بهبود معانی