با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Cruller

ˈkrʌlər ˈkrʌlə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
انگلیسی آمریکایی غذا و آشپزی کلوچه تخم‌مرغی، دونات تاب‌دار
- I bought a delicious cruller from the bakery this morning.
- امروز صبح از شیرینی‌پزی یک کلوچه تخم‌مرغی خوشمزه خریدم.
- She couldn't resist the tempting aroma of the freshly baked cruller.
- او نمی‌توانست در برابر عطر وسوسه‌انگیز کلوچه تخم‌مرغی تازه‌پخته‌شده مقاومت کند.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت cruller

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cruller» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/cruller

لغات نزدیک cruller

پیشنهاد بهبود معانی