با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Cuddly

ˈkʌdli ˈkʌdli
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
راحت، نوازش‌کن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد cuddly

  1. adjective huggable, embraceable
    Synonyms: caressible, cuddlesome, kissable, lovable, plump, snuggly, soft, warm
    Antonyms: despicable, disgusting

ارجاع به لغت cuddly

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cuddly» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/cuddly

لغات نزدیک cuddly

پیشنهاد بهبود معانی