امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Cursor

ˈkɜːrsər ˈkɜːsə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    cursors

معنی

noun countable B2
مکان‌نما

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد cursor

  1. noun (computer science) indicator consisting of a movable spot of light (an icon) on a visual display; moving it allows the user to point to commands or screen positions
    Synonyms:
    pointer

ارجاع به لغت cursor

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cursor» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/cursor

لغات نزدیک cursor

پیشنهاد بهبود معانی