با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Cyclically

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adverb
به‌صورت گردشی، به‌طور چرخشی، به‌صورت دَوَرانی
- events that occur cyclically
- رویدادهایی که به‌صورت گردشی رخ می‌دهند
- Constructs were cyclically tested.
- سازه‌ها به‌صورت گردشی آزمایش شدند.
پیشنهاد بهبود معانی

لغات هم‌خانواده cyclically

ارجاع به لغت cyclically

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cyclically» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/cyclically

لغات نزدیک cyclically

پیشنهاد بهبود معانی