امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Darkening

آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    darkened
  • شکل سوم:

    darkened
  • سوم‌شخص مفرد:

    darkens

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
روبه‌تاریکی، روبه‌تیرگی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
- the darkening sky
- آسمان روبه‌تاریکی (=ابری شدن)
- the darkening horizon
- افق روبه‌تاریکی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد darkening

  1. verb Become dark or darker
    Synonyms:
    shadowing eclipsing shading blackening tinting tarnishing sullying perplexing overshadowing obscuring obfuscating glooming clouding dulling discoloring dimming deepening confusing adumbrating beclouding
    Antonyms:
    brightening illuminating illumining whitening lightening
  1. verb To grow darker
    Synonyms:
    dimming deepening
  1. noun Changing to a darker color
    Synonyms:
    blackening melanization obumbration overshading

لغات هم‌خانواده darkening

ارجاع به لغت darkening

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «darkening» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/darkening

لغات نزدیک darkening

پیشنهاد بهبود معانی