امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Debatable

dɪˈbeɪtəbl dɪˈbeɪtəbl
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more debatable
  • صفت عالی:

    most debatable

معنی و نمونه‌جمله

adjective
قابل‌بحث، قابل‌مناظره، مورد دعوا، قابل گفت‌وگو

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- His claims against the company are highly debatable.
- ادعاهای او بر علیه شرکت بسیار قابل تردیداند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد debatable

  1. adjective controversial
    Synonyms:
    arguable between rock and hard place between sixes and sevens betwixt and between bone of contention borderline chancy contestable disputable doubtful dubious iffy in dispute moot mootable open to question problematic problematical questionable the jury’s out touch and go uncertain undecided unsettled up for discussion
    Antonyms:
    certain inarguable incontrovertible indubious questionable sure uncontestable undoubted

ارجاع به لغت debatable

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «debatable» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/debatable

لغات نزدیک debatable

پیشنهاد بهبود معانی