با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Defibrillate

آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    defibrillated
  • شکل سوم:

    defibrillated
  • سوم شخص مفرد:

    defibrillates
  • وجه وصفی حال:

    defibrillating

معنی

verb - transitive
پزشکی تپش قلب را به حالت طبیعی برگرداندن (برای مثال با استفاده از جریان برق)
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت defibrillate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «defibrillate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/defibrillate

لغات نزدیک defibrillate

پیشنهاد بهبود معانی