با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Deliberative

dɪˈlɪbərət̬ɪv dɪˈlɪbrətɪv
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله

adjective
مشورتی، شورایی، مشاوره‌ای، سنجشی، تأملی، تدبیری ، مقرون به تأمل
adjective
(سخن) اندیشیده، حساب‌شده
- a deliberative group
- گروه کنکاشی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد deliberative

  1. adjective Of, characterized by, or disposed to thought
    Synonyms: cogitative, contemplative, excogitative, meditative, pensive, reflective, ruminative, speculative, thinking, thoughtful

ارجاع به لغت deliberative

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «deliberative» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/deliberative

لغات نزدیک deliberative

پیشنهاد بهبود معانی