سومشخص مفرد:
demandsوجه وصفی حال:
demandingشکل جمع:
demandsتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
مورد درخواست، (کالا) دارای خواهان فراوان، مورد نیاز، (بازار) گرم
make demands on somebody (or something)
کسی (یا چیزی را) سخت به کار گرفتن، تحت فشار قرار دادن
عندالمطالبه، هنگام درخواست، هنگام ارائه
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «demand» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/demand