با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Denude

dɪˈnuːd dɪˈnjuːd
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

همچنین می‌توان از denudate به‌ جای denude استفاده کرد.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

برهنه کردن، عاری ساختن
- hills denuded of trees
- تپه‌های عاری از درخت
- Fire has denuded this region.
- این ناحیه در اثر آتش‌سوزی لخت و عور شده است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد denude

  1. verb strip
    Synonyms: bare, disrobe, expose, fleece, lay bare, peel, uncover, undress

ارجاع به لغت denude

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «denude» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/denude

لغات نزدیک denude

پیشنهاد بهبود معانی