با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Desquamate

ˈdeskwəˌmeɪt ˈdeskwəmeɪt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

verb - intransitive
پوسته پوسته شدن، پوست انداختن، پوست ریختن
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت desquamate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «desquamate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/desquamate

لغات نزدیک desquamate

پیشنهاد بهبود معانی