با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Despotism

ˈdespətɪzm ˈdespətɪzm
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun
استبداد، حکومت مطلقه
- despotism and parliamentary democracy
- حکومت استبدادی و مردم سالاری پارلمانی
- The governor's despotism had become intolerable.
- مردم‌آزاری استاندار غیرقابل تحمل شده بود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد despotism

  1. noun absolute power
    Synonyms: authoritarianism, autocracy, dictatorship, tyranny

ارجاع به لغت despotism

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «despotism» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/despotism

لغات نزدیک despotism

پیشنهاد بهبود معانی