امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Deviation

ˌdiːviˈeɪʃn ˌdiːviˈeɪʃn
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    deviations

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun
انحراف

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
noun
انحراف، انحراف جنسی
- sexual deviation
- کژروی جنسی، انحراف جنسی
- Deviations from the rules will not be tolerated.
- انحراف از اصول نادیده قرار نخواهد گرفت.
- deviation of random variable
- انحراف (کیبش) کمیت تصادفی
- mean deviation
- میانگین کیبش (یا انحراف)
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد deviation

  1. noun change, departure
    Synonyms:
    aberration alteration anomaly breach crotch deflection detour difference digression discrepancy disparity divergence diversion fluctuation fork hereticism inconsistency irregularity modification shift transgression turning variance variation
    Antonyms:
    conformity sameness straightforwardness uniformity

لغات هم‌خانواده deviation

  • noun
    deviation

ارجاع به لغت deviation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «deviation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/deviation

لغات نزدیک deviation

پیشنهاد بهبود معانی