امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Disablement

American: dɪsˈeɪblmənt British: dɪsˈeɪblmənt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
ازکارافتادگی، عجز، ناتوانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد disablement

  1. noun The condition of being unable to perform as a consequence of physical or mental unfitness
    Synonyms:
    disability handicap impairment

ارجاع به لغت disablement

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «disablement» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/disablement

لغات نزدیک disablement

پیشنهاد بهبود معانی