با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Discoloration

American: dɪsˌkʌləˈreɪʃn British: dɪsˌkʌləˈreɪʃn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun
بی‌رنگی، رنگ‌رفتگی
- the discoloration of the lake (waters) as a result of pollution
- دگرفامی آب دریاچه در اثر آلودگی
- the discoloration of machine-made carpets
- رنگ‌رفتگی فرش‌های ماشینی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد discoloration

  1. noun stain
    Synonyms: blot, blotch, splotch, blemish

ارجاع به لغت discoloration

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «discoloration» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/discoloration

لغات نزدیک discoloration

پیشنهاد بهبود معانی