با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Discolored

dɪˈskʌlɚd dɪˈskʌləd
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • سوم شخص مفرد:

    discolors
  • وجه وصفی حال:

    discoloring

توضیحات

این صفت در انگلیسی بریتانیایی به‌صورتِ discoloured نوشته می‌شود.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
(به گونه‌ای که جذابیت کمتری داشته باشد) تغییررنگ‌داده، بی‌رنگ‌ورو، رنگ‌رفته، رنگ‌پریده
- discolored teeth
- دندان‌های بی‌رنگ‌ورو
- His jacket was discoloured.
- ژاکتش رنگ‌پریده بود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد discolored

  1. verb Change color, often in an undesired manner
    Synonyms: stained, faded, tarnished, colored, streaked, sullied, rusted, spotted, smeared, defiled, blotted, bleached, besmirched, smutted
    Antonyms: colored, brightened

لغات هم‌خانواده discolored

ارجاع به لغت discolored

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «discolored» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/discolored

لغات نزدیک discolored

پیشنهاد بهبود معانی