با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉
شرکت در نظرسنجی

    Disembarkation

    ˌdɪˌsembarˈkeɪʃn̩ ˌdɪsˌembɑːˈkeɪʃn̩
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    noun
    پیاده شدن، تخلیه، باراندازی
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد disembarkation

    1. noun The act of passengers and crew getting off of a ship or aircraft
      Synonyms: debarkation, disembarkment
      Antonyms: embarkation

    ارجاع به لغت disembarkation

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «disembarkation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/disembarkation

    لغات نزدیک disembarkation

    پیشنهاد بهبود معانی