با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Disembody

ˌdɪsəˈbɑːdi ˌdɪsɪmˈbɒdi
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

adverb
از جسم جدا کردن، تجزیه کردن
- Dante saw many disembodied souls.
- دانته ارواح تن آزاد فراوانی را دید.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت disembody

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «disembody» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/disembody

لغات نزدیک disembody

پیشنهاد بهبود معانی