امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Disquietude

dɪsˈkwaɪətjuːd dɪsˈkwaɪətjuːd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

noun
اضطراب، تشویش، بی‌قراری، آشفتگی، ناراحتی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- The father's death added to his disquietude about the future.
- مرگ پدر نگرانی او را نسبت به آینده بیشتر کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد disquietude

  1. noun A troubled or anxious state of mind
    Synonyms:
    angst anxiety anxiousness care concern disquiet distress nervousness solicitude unease uneasiness worry
  1. noun An uneasy or nervous state
    Synonyms:
    uneasiness disquiet restlessness inquietude unrest agitation restiveness anxiety chemistry edginess unease dyspathy dysphoria excitement ferment
  1. adjective
    Synonyms:
    annoying

ارجاع به لغت disquietude

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «disquietude» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/disquietude

لغات نزدیک disquietude

پیشنهاد بهبود معانی