با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉
شرکت در نظرسنجی

    Distrait

    dɪˈstreɪ dɪˈstreɪ
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    adjective
    گیج، سربه‌هوا
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد distrait

    1. adjective So lost in thought as to be unaware of one's surroundings
      Synonyms: absent-minded, abstracted, distracted, absent, bemused, faraway, inattentive, preoccupied

    ارجاع به لغت distrait

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «distrait» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/distrait

    لغات نزدیک distrait

    پیشنهاد بهبود معانی