Disturbing
dɪˈstɝːbɪŋ
dɪˈstɜːbɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:
|
-
گذشته‌ی ساده:
disturbed -
شکل سوم:
disturbed -
سوم‌شخص مفرد:
disturbs -
صفت تفضیلی:
more disturbing -
صفت عالی:
most disturbing
معنی و نمونه‌جمله‌ها
adjective
C2
نگران‌کننده، ناراحت‌کننده، آزاردهنده، مغموم‌کننده، محنت‌زا
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
- کم‌کم شایعات نگران‌کننده‌‌ای را شنیدم.
- موقعیت‌های آزاردهنده
- آمار و ارقام نگران‌کننده‌ی بیکاری
- اخبار ناراحت‌کننده
مترادف و متضاد disturbing
-
adjective disquietingSynonyms:upsetting distressing troubling perturbing bothersome irksome unpleasant provoking annoying alarming unsettling painful discomforting foreboding consequential aggravating disagreeable troublesome onerous worrisome burdensome trying vexing worrying frightening startling perplexing threatening laborious difficult severe hard toilsome tiresome inconvenient discouraging pessimistic gloomy uncertain disconcerting discomposing dismaying depressing irritating harassing sinister creepy prophetic impeding discommoding embarrassing agitating wearisome ominous
لغات هم‌خانواده disturbing
-
noundisturbance
-
adjectivedisturbed, disturbing
-
verb - transitivedisturb
-
adverbdisturbingly
ارجاع به لغت disturbing
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «disturbing» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/disturbing
لغات نزدیک disturbing
- - disturbance
- - disturbed
- - disturbing
- - disturbing the peace
- - disturbingly