امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Divisible

dəˈvɪzəbl dəˈvɪzəbl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

adjective
قابل‌قسمت، بخش‌پذیر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
adjective
قابل تقسیم
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد divisible

  1. adjective separable
    Synonyms:
    distinguishable distinct divided dividable partible detachable severable breakable dissolvable dissoluble separated
    Antonyms:
    inseparable indivisible

لغات هم‌خانواده divisible

ارجاع به لغت divisible

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «divisible» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/divisible

لغات نزدیک divisible

پیشنهاد بهبود معانی