با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Domestic Partner

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
شریک زندگی، پارتنر
- Nobody will ever fall on his knees and ask someone to be his domestic partner.
- دیگر هیچکس زانو نمی‌زند و از کسی نمی‌خواهد که شریک زندگی‌اش باشد.
- violence beyond domestic partner relationships
- خشونت در بین پارتنرها
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد domestic partner

  1. noun live-in significant other
    Synonyms: beneficiary, cohabitant, companion, housemate, longtime companion, lover, partner, spouse

ارجاع به لغت domestic partner

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «domestic partner» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/domestic-partner

لغات نزدیک domestic partner

پیشنهاد بهبود معانی