با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Doorknob

ˈdɔːrnɑːb ˈdɔːnɒb
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    doorknobs

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
دستگیره‌ی در، چفت در
- Please remember to sanitize the doorknob before leaving.
- لطفاً پیش‌از رفتن دستگیره‌ی در را ضدعفونی کنید.
- The shiny doorknob caught my attention as I entered the room.
- وقتی وارد اتاق شدم، دستگیره‌ی براق در توجهم را جلب کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد doorknob

  1. noun A knob used to release the catch when opening a door (often called `doorhandle' in Great Britain)
    Synonyms: doorhandle

ارجاع به لغت doorknob

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «doorknob» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/doorknob

لغات نزدیک doorknob

پیشنهاد بهبود معانی