با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Dote

doʊt dəʊt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    doted
  • شکل سوم:

    doted
  • سوم شخص مفرد:

    dotes
  • وجه وصفی حال:

    doting

معنی و نمونه‌جمله‌ها

verb - intransitive
عشق ابلهانه ورزیدن، پرت‌گویی کردن
- He is only 75, but he is already doting.
- او فقط 75 سال دارد؛ ولی از حالا خرف شده است.
- The old man doted on his youthful wife.
- پیرمرد واله‌ی همسر جوان خود بود.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت dote

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «dote» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/dote

لغات نزدیک dote

پیشنهاد بهبود معانی