با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Dote Upon

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

phrasal verb
عاشق و شیفته‌ی کسی بودن، برای کسی مردن
- She doted upon her new grandchild.
- عاشق نوه‌ی تازه‌اش بود.
- Everyone doted upon Sally, the only girl in the family.
- همه‌ برای سالی که تنها دختر خانواده بود، می‌مردند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد dote upon

  1. verb lavish affection on
    Synonyms: admire, adore, be fond of, be infatuated with, be sweet on, cherish, enjoy, fancy, hold dear, idolize, like, love, pet, prize, treasure, worship
    Antonyms: ignore, neglect

ارجاع به لغت dote upon

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «dote upon» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/dote-upon

لغات نزدیک dote upon

پیشنهاد بهبود معانی