امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Dr

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

abbreviation noun A2
پزشکی دکتر (dr یا .dr) (Doctor) (پیش از نام دکتر می‌آید) link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی پزشکی

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
- Dr Edwards
- دکتر ادواردز
- Dr. Neil
- دکتر نیل
abbreviation
بدهکار، مقروض (dr) (debtor)
- The dr is responsible for repaying the loan to the bank.
- بدهکار مسئول بازپرداخت وام به بانک است.
- It is important for individuals to manage their finances wisely and avoid becoming a dr.
- برای افراد مهم است که امور مالی خود را عاقلانه مدیریت کنند و از تبدیل شدن به مقروض اجتناب کنند.
abbreviation
دراخما (dr) (drachma) (واحد پیشین پول یونان)
- The dr was the official currency of Greece before it was replaced by the euro.
- واحد پول رسمی یونان پیش از آنکه یورو جایگزین آن شود، دراخما بود.
- The value of the dr fluctuated greatly during times of economic instability.
- ارزش دراخما در دوران بی‌ثباتی اقتصادی نوسان زیادی داشت.
abbreviation
درم (dr) (dram) (یکای اندازه‌گیری جرم برابر با ۱٫۷۷۱۸۴۵۱۹۵۳۱۲۵ گرم یا یک‌شانزدهم اونس)
- He bought a small bag of spices, which contained approximately 5 dr altogether.
- او یک کیسه‌ی کوچک ادویه خرید که روی‌هم‌رفته حدود ۵ درم بود.
- The jeweler carefully placed each precious stone, weighing less than half a dr.
- جواهرساز با دقت هر سنگ قیمتی که کمتر از نیم درم وزن داشت قرار داد.
abbreviation
درایو (بخشی از نام معبر) (dr) (drive)
- He lives on Maple Drive.
- او در Maple Drive زندگی می‌کند.
- The store is located at the end of Pine Drive.
- فروشگاه در انتهای Pine Drive واقع شده است.
abbreviation
بشکه (dr) (drum)
- A leak in the dr caused an environmental hazard.
- نشتی در بشکه باعث ایجاد خطرات زیست‌محیطی شد.
- The dr of oil was carefully transported to the refinery.
- بشکه‌ی نفت خام با دقت به پالایشگاه منتقل شد.
abbreviation
ناوبری کور (DR) (dead reckoning)
- Knowing how to use DR can be a lifesaver.
- دانستن نحوه‌ی استفاده از ناوبری کور می‌تواند نجات‌بخش باشد.
- The ancient mariners had no GPS, so they relied on DR for navigation.
- دریانوردان باستانی GPS نداشتند، بنابراین برای ناوبری به ناوبری کور متکی بودند.
abbreviation
اتاق ناهارخوری (DR) (dining room)
- We gathered in the DR to enjoy a delicious meal together.
- در اتاق ناهارخوری جمع شدیم تا با هم از غذای خوشمزه لذت ببریم.
- The DR was beautifully decorated.
- اتاق ناهارخوری به‌زیبایی آراسته شده بود.
abbreviation
کشور جمهوری دومینیکن (DR) (Dominican Republic) link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کشور

مشاهده
- Have you ever been to the DR?
- آیا تا‌به‌حال به جمهوری دومینیکن رفته‌اید؟
- Many tourists flock to the DR.
- گردشگران بسیاری به جمهوری دومینیکن سرازیر می‌شوند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد Dr

  1. noun A licensed medical practitioner
    Synonyms:
    doctor doc physician md medico

ارجاع به لغت Dr

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «Dr» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/dr

لغات نزدیک Dr

پیشنهاد بهبود معانی