با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Drizzle

ˈdrɪzl ˈdrɪzl
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    drizzled
  • شکل سوم:

    drizzled
  • سوم شخص مفرد:

    drizzles
  • وجه وصفی حال:

    drizzling
  • شکل جمع:

    drizzles

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable
آب و هوا باران ریز، نم‌نم باران، ریز بار، ژاله
- Gradually the drizzle turned into a rainstorm.
- ریز بار کم‌کم تبدیل به رگبار شد.
- A drizzle of syrup
- یک قطره شربت
verb - intransitive
پاشیدن
- Drizzle the lemon juice over the fish.
- آب لیمو را روی ماهی بریزید.
- Serve the pasta hot with a drizzle of olive oil.
- پاستا را داغ و با مقداری روغن زیتون سرو کنید.
verb - transitive
آب و هوا نم نم باریدن، نم نم باران آمدن
- It drizzled all day.
- تمام روز باران نم‌نم می‌بارید.
- When they left it was beginning to drizzle.
- وقتی رفتند نم نم باران داشت می بارید.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد drizzle

  1. verb fine rain
    Synonyms: dribble, drip, drop, mist, mizzle, shower, spit, spray, sprinkle
    Antonyms: downpour

ارجاع به لغت drizzle

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «drizzle» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/drizzle

لغات نزدیک drizzle

پیشنهاد بهبود معانی