گذشتهی ساده:
easedشکل سوم:
easedسومشخص مفرد:
easesوجه وصفی حال:
easingتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
(از نظر شدت یا فعالیت یا سرعت یا میزان) کم شدن
(با لطایفالحیل) بیرون کردن، از سر باز کردن
(عامیانه) سخت نگرفتن، ارفاق کردن
1- بیدردسر، بیخیال، در ناز و نعمت، در فراغت 2- (ارتش) فرمان آزاد، آزاد، راحت باش
(کشتیرانی) سکان را به آرامی کشیدن، سکان را به تدریج چرخاندن
آسودهخاطر و راحت شدن یا بودن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «ease» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ease