صفت تفضیلی:
easierصفت عالی:
easiestتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
(عامیانه) بسیار آسان، مثل آب خوردن
آنچه آسان به دست آید، آسان هم از دست میرود. باد آورده را باد میبرد.
مواظب باش، احتیاط کن، مراقب باش، یواش، آرام باش، خونسرد باش
(امریکا - عامیانه) خوشنما، جذاب، چشمگیر، چشمنواز
far from easy, none too easy, no easy task
نه چندان آسان، دشوار
(عامیانه) 1- (در مصرف) امساک کردن، خودداری کردن
2- سختگیری نکردن، ارفاق کردن، ملایمت به خرج دادن
(امریکا) پولدار، در ناز و نعمت
(آنچه که) گفتنش آسان و انجامش دشوار است
(عامیانه) 1- خودداری (از خشم یا خشونت یا شتاب و غیره)، مدارا کردن، (یا: مدارا کن!)، سخت نگیر!، ول کن بابا!، حالا که چیزی نشده!2- آرامیدن، دست نگهداشتن، سخت کار نکردن 3- (امریکا - عامیانه) خداحافظ!
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «easy» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/easy