امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Editing

ˈedətɪŋ ˈedɪtɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    edited
  • شکل سوم:

    edited
  • سوم‌شخص مفرد:

    edits

معنی

ویرایش

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد editing

  1. verb To supervise publication
    Synonyms:
    disseminating distributing issuing regulating prescribing styling dictating formulating publishing directing
  1. verb Cut and assemble the components of
    Synonyms:
    deleting cutting proofreading reworking expunging selecting censoring butchering massacring adapting killing trimming compiling reviewing rehashing publishing revamping rephrasing writing discarding preparing correcting abridging condensing rewriting modifying annotating choosing revising polishing amplifying bowdlerizing expurgating composing checking excising altering
  1. noun Putting something (as a literary work or a legislative bill) into acceptable form
    Synonyms:
    redaction

ارجاع به لغت editing

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «editing» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/editing

لغات نزدیک editing

پیشنهاد بهبود معانی