با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Educate

ˈedʒəkeɪt ˈedjʊkeɪt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    educated
  • شکل سوم:

    educated
  • سوم شخص مفرد:

    educates
  • وجه وصفی حال:

    educating

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adverb B2
فرهیختن، تربیت کردن، دانش‌آموختن، تعلیم دادن
- Teachers educate students.
- آموزگاران دانش‌آموزان را تربیت می‌کنند.
- Where were you educated?
- شما کجا تحصیل کردید؟
- He has been educated in America.
- او در امریکا آموزش دیده است.
- They educate the children in all scientific branches.
- آنان کودکان را در کلیه‌ی رشته‌های علمی آموزش می‌دهند.
- We must all try to educate our spiritual values.
- همگی باید بکوشیم تا ارزش‌های معنوی خود را بالا ببریم.
- Humans must educate themselves as to the conservation of the environment.
- انسان‌ها باید درباره‌ی حفظ محیط‌‌‌‌ زیست آگاهی به‌دست آورند.
نمونه‌جمله‌های بیشتر
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد educate

  1. verb teach information, experience
    Synonyms: brainwash, brief, civilize, coach, cultivate, develop, discipline, drill, drum into, edify, enlighten, exercise, explain, foster, improve, indoctrinate, inform, instruct, let in on, mature, nurture, put hip, put through the grind, rear, school, show the ropes, train, tutor
    Antonyms: learn

لغات هم‌خانواده educate

ارجاع به لغت educate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «educate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/educate

لغات نزدیک educate

پیشنهاد بهبود معانی