امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Educated

ˈedʒəkeɪt̬ɪd ˈedjʊkeɪtɪd
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • سوم‌شخص مفرد:

    educates
  • وجه وصفی حال:

    educating
  • صفت تفضیلی:

    more educated
  • صفت عالی:

    most educated

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective B2
تحصیل‌کرده، فرهیخته

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- a highly educated, experienced teacher
- معلمی بسیار تحصیل‌کرده و با‌تجربه
- an educated guess
- حدس بررسی‌شده، حدس قریب به یقین
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد educated

  1. adjective learned, experienced
    Synonyms:
    accomplished acquainted with brainy civilized coached corrected cultivated cultured developed enlightened enriched erudite expert finished fitted formed informed initiated instructed intelligent knowledgeable lettered literary literate nurtured polished prepared professional refined scholarly schooled scientific shaped skilled tasteful taught trained tutored versed in well-informed well-read well-taught well-versed
    Antonyms:
    ignorant illiterate inexperienced stupid uncultured uneducated unsophisticated

لغات هم‌خانواده educated

ارجاع به لغت educated

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «educated» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/educated

لغات نزدیک educated

پیشنهاد بهبود معانی