امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Eighteen

    ˌeɪˈtiːn ˌeɪˈtiːn
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      eighteens

    معنی

    noun A1
    هجده، هیجده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد eighteen

    1. noun The cardinal number that is the sum of seventeen and one
      Synonyms:
      18 xviii
    1. adjective Being one more than seventeen
      Synonyms:
      18 xviii

    ارجاع به لغت eighteen

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «eighteen» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/eighteen

    لغات نزدیک eighteen

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return squid