با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Electorate

ɪˈlektrət ɪˈlektrət
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    electorates

معنی

noun
گزینگران، هیئت انتخاب کنندگان، حوزه انتخابیه
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد electorate

  1. noun voters
    Synonyms: registered voters, body politic, constituency, voter

لغات هم‌خانواده electorate

ارجاع به لغت electorate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «electorate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/electorate

لغات نزدیک electorate

پیشنهاد بهبود معانی