با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Eleven

ɪˈlevn ɪˈlevn
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    elevens

معنی و نمونه‌جمله

noun A1
یازده، عدد یازده
- eleven children
- یازده کودک
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد eleven

  1. noun The cardinal number that is the sum of ten and one
    Synonyms: 11, xi
  2. noun A team that plays football
    Synonyms: football team
  3. adjective Being one more than ten
    Synonyms: xi, 11

ارجاع به لغت eleven

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «eleven» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/eleven

لغات نزدیک eleven

پیشنهاد بهبود معانی