امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Entertaining

ent̬ərˈteɪnɪŋ ˌentəˈteɪnɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    entertained
  • شکل سوم:

    entertained
  • سوم‌شخص مفرد:

    entertains
  • صفت تفضیلی:

    more entertaining
  • صفت عالی:

    most entertaining

معنی

adjective B2
سرگرم‌کننده، تفریح‌دهنده، دلکش

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد entertaining

  1. adjective amusing, pleasing
    Synonyms:
    absorbing affecting be a ball captivating charming cheerful cheering clever compelling delightful diverting droll enchanting engaging engrossing enjoyable enthralling enticing entrancing exciting fascinating fun funny gas gay humorous impressive inspiring interesting lively moving piquant pleasant pleasurable poignant priceless provocative recreative relaxing restorative riot rousing scream side-splitting stimulating stirring striking thrilling witty
    Antonyms:
    boring dull laborious sad tiring unamusing unfunny unpleasant

لغات هم‌خانواده entertaining

  • adjective
    entertaining

ارجاع به لغت entertaining

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «entertaining» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/entertaining

لغات نزدیک entertaining

پیشنهاد بهبود معانی