امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Envisage

ɪnˈvɪzɪdʒ ɪnˈvɪzɪdʒ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    envisaged
  • شکل سوم:

    envisaged
  • سوم‌شخص مفرد:

    envisages
  • وجه وصفی حال:

    envisaging

معنی و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive C1
روبه‌روشدن، مواجه شدن با، در نظر داشتن، انتظارداشتن، در ذهن مجسم کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- to envisage and carry out this great project
- ابداع و اجرای این طرح بزرگ
- I envisage no problems.
- مشکلی به نظرم نمی‌رسد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد envisage

  1. verb picture in one’s mind
    Synonyms:
    anticipate behold conceive conceptualize contemplate externalize fancy feature foresee form mental picture of grasp have a picture of image imagine look upon materialize objectify predict realize regard see survey think up view view in mind’s eye vision visualize

ارجاع به لغت envisage

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «envisage» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/envisage

لغات نزدیک envisage

پیشنهاد بهبود معانی