امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Epicure

    ˈepəkjʊr ˈepɪkjʊə
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      epicures

    توضیحات

    همچنین می‌توان از epicurean به‌جای epicure استفاده کرد.

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable formal
    (آدم) خوش‌خوراک، خوش‌خور، شکم‌پرست

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
    - The epicure savored each bite of the gourmet meal.
    - آدم خوش‌خوراک هر لقمه از غذای لذیذ را میل کرد.
    - The restaurant quickly gained a reputation among epicures.
    - این رستوران به‌سرعت در بین شکم‌پرستان شهرت پیدا کرد.
    noun countable
    قدیمی (آدم) عیاش، خوش‌گذران
    - The epicure reveled in the luxurious amenities of the resort.
    - آدم خوش‌گذران از امکانات مجلل استراحتگاه لذت می‌برد.
    - The epicure reveled in the luxury of fine dining and extravagant parties.
    - آدم عیاش از تجمل غذاخوری‌های خوب و مهمانی‌های پرریخت‌وپاش لذت می‌برد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد epicure

    1. noun gourmet
      Synonyms:
      bon vivant connoisseur Epicurean gastronome gastronomer gastronomist gourmand

    ارجاع به لغت epicure

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «epicure» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/epicure

    لغات نزدیک epicure

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return