امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Epicurean

ˌepɪkjʊˈriːən ˌepɪkjʊˈriːən
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun adjective
عیاش، ابیقوری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد epicurean

  1. adjective loving food and finer things
    Synonyms:
    gluttonous gourmandizing gourmet hedonistic libertine lush luxurious pleasure-seeking self-indulgent sensual sensuous sybaritic voluptuous
  1. noun gourmet
    Synonyms:
    bon vivant connoisseur critic epicure gastronome gastronomer glutton gourmand hedonist pleasure seeker sensualist specialist sybarite

ارجاع به لغت epicurean

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «epicurean» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/epicurean

لغات نزدیک epicurean

پیشنهاد بهبود معانی